روستای چاه‌کور

مجله خبری آنلاین روستای چاه‌کور
روستای چاه‌کور

ایـنـجـــــــــا یـــک روســـتـــاســـــت ؛
اما دلی دارد به وسعت بزرگترین شهر این ســرزمین، با مــردمانی همــرنگ ایمـان و تلاش که فـرهنگ را در نهـاد خود بومی کرده اند؛ کوچه های ما با عطـر دل انگیز 5 کبوتر خونین بال دفاع مقـدس رنگ و بوی عاشـقی به خـود گـرفته است، اینجا چاه‌کور است و طلیعه حماسه و ایثار روزهای جنگ و دفاع، از جوانان دیروزش برای خود نام پر افتخــاری به ارمغـــان آورده است. اینجا روسـتای مـن است و برای بالندگی هــــزار عــرصه دارد، عـطر دل انگــیز بهارانش را نوازشگر مشام خسته هر رهگذر می بینم و تابندگی خورشیدش را مُهر تأیید کوشندگی مردمان مؤمن، تلاشـگر و مهـربانش. اینجا چاه‌کور؛ قلـب گـرم و تپنده ای از جـنـوب فــارس؛ ســــرای مـن اسـت ...

استان فارس، شهرستان لامرد، بخش علامرودشت، روستای چاه‌کور

امیدواریم که درعصر ارتباطات با استفاده مناسب از وسایل ارتباط جمعی و هم اندیشی همه ی مردم فهیم و متحد روستای چاه‌کور بتوانیم در جهت توسعه فرهنگی و رفع معضلات اجتماعی گامی عملی برداریم.

http://bayanbox.ir/view/3652106442899597265/telegram-chahkowr-social.png http://bayanbox.ir/view/4761383935145554184/aparat-chahkowr-social.png http://bayanbox.ir/view/6927517643976874374/instagram-chahkowr-social.png

امروز : چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۰۴:۳۸ ب.ظ

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

پاسدار وظیفه شهید عبدالعلی میر

نام پدر : علی

تاریخ تولد : 5 / 10 / 1347

تاریخ شهادت : 12 / 5 / 1366

سن: 19 سال

محل شهادت : جزیره مجنون

نام عملیات: نصر 1


زندگینامه:

تقویم سال 1347 بر صفحات تکراری خود ولادت دلیرمردی از عرضه ایثار و پیکار در خانواده ای مذهبی و متوسط از اجتماع ثبت نمود. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش به پایان رساند و پس از ان، ندای پیر جماران، مانع ادامهم تحصیلش شد و عبدالعلی با این ندا دست از درس و مدرسه کشید و راهی جبهه شد. تواضع و وقار مثال زدنی بود و کمک کردن و یاری رساندن به مردم را هیچگاه فراموش نمی کرد و این ویژگی ها رمز "عزیز بودن" عبدالعلی بود. در پنج نوبت به عشق خمینی عزیز و به جهت دفاع از خاک و شرفش به جبهه ها اعزام شد و سرانجام در گرمترین ماه های سال، خون گرمش در جزایر مجنون به زمین ریخته شد و بالاخره آرزوی عبدالعلی برآورده شد.


وصیتنامه:

بسم رب شهدا و الصدیقین

کشتگان در راه خدا را مرده نپندارید؛ بلکه آنها زنده هستند . لیکن شما درک نخواهید کرد.

پس از درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و درود خدا بر روان پاک شهیدان به خون خفته انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و سلام به مبارزان راه حق و حقیقت که با نثار جان خود درخت اسلام را آبیاری می نمایند؛ وصیت نامه خود را به شرح ذیل شروع می نمایم:

اکنون که برای بار دوم به جبهه حق علیه باطل اعزام می شوم و وظیفه شرعی خود را که همان خدمت در راه خداست انجام می دهم، افتخار می کتم که در کنار برادران رزمنده هستم و دین خود را به اسلام ادا می کنم. و امیدوارم که خداوند مرا قبول کند و در زمره صالحان قرار دهد.

امت حزب الله و شهید پرور! به فرموده امام امت، جبهه رفتن واجب شرعی الهی است و واجب کفایی است یعنی تا زمانی که جبهه های جنگ احتیاج مبرم به نیرو دارد، بر تک تک ما نیز واجب است که به جبهه برویم و در مقابل دشمنان اسلام و مسلمین که می خواهند انقلاب اسلامی و دین اسلام را نابود کنند، دفاع کنیم و با نثار نمودن جان خویش درخت اسلام را که به خون زنده است، آبیاری نمائیم.

پدر و مادرم! مرا حلال کنید که شما حق بزرگی بر گردن من دارید. شما مرا به این روز رسانیده  و با دست خود روانه جبهه نمودید. امید است که خداوند دریچه ای از صبر به روی شما بگشاید.

پدر و مادرم! اگر چنانچه که شهادت نصیب من شد، مبادا برای من گریه کنید. زیرا شهادت در راه خداست و مرا از دست نداده اید، بلکه مرا به دست آورده اید و همیشه دعا برای امت و رزمندگان نمائید. زیرا شهادت در راه خدا بهترین کمالات است و از شما می خواهم که مرا حلال کنید و در این راه صبر نمایید. تا اجر خود را ضایع ننمائید.

و از عمو ها و دایی های عزیز و عموم فامیل می خواهم که مرا حلال کنند و راه مرا و شهیدان به خون خفته را ادامه دهند.

در مسلخ عشق جون نکو را نکشند      روبه صفتان زشت خو را نکشند

گر عاشق صادقی ز مردن نهراس      مردار بود هر آن که او را نکشند

عبدالعلی میر


تصاویر ماندگار:

-


اسناد و نامه ها:

-